روانپزشکان بر خلاف روانشناسان، اغلب از دارو برای کمک به مراجعان خود به منظور کنترل اختلالات روانی (مانند افسردگی مزمن، اختلالات دوقطبی، اسکیزوفرنی) استفاده میکنند. البته برخی از روانپزشکان نیز مانند روانشناسان روان درمانی انجام میدهند. در بعضی از شرایط روانشناسان برای درمان برخی بیماریهای خاص روانی با روانپزشکان همکاری میکنند. اگرچه هر دو گروه روانشناسان و روانپزشکان، در درمان و کنترل مشکلات روانی متخصص هستند، اما تفاوتهایی نیز دارند. یک روانشناس دارای مدرک کارشناسی ارشد و یا دکترا در روانشناسی، حدوداً ده سال را صرف یادگیری و تحصیل در دانشگاه در رشته روانشناسی کرده است. در روان درمانی، روانشناسان به مردم با سنین مختلف کمک می کنند تا زندگی شادتر، سالم تر و موفقیت آمیزتری داشته باشند.
اما در واقع ما چه زمانی به روانشناس نیاز داریم؟ در این مطلب از وبلاگ اسنپدکتر به این سوال پاسخ دادهایم. این در حالی است که مشاوران با وجود آشنایی نسبی با اختلالات روانی، مجوز کار و درمان این اختلالات را ندارند. بهعلاوه، مشاوران اغلب حوزههای تخصصی متفاوتی را برای خود انتخاب میکنند و روی آن تمرکز میکنند، برای مثال خانواده، تحصیلی، شغلی، و غیره.
- بهتر است که دستورالعملهای موجود در کشور خود را بررسی کنید تا مشخص شود چه نوع خدماتی را میتوانید با این مدرک ارائه دهید.
- تغییر دادن چنین باورهایی، میتواند نوع دید افراد به دنیا و رویدادهای پیرامون و شرایط احساسی فرد را تغییر دهد.
- راهنمایی مراجعین در برابر بحرانهایی مانند جدایی، سوءاستفاده، افکار خودکشی، غم و اندوه، ضربه روحی، خیانت، تجاوز جنسی و…
- روانشناسان از طریق درمان به مردم سنین مختلف کمک میکنند تا زندگی سالمتر و ثمربخشتری داشته باشند.
روانشناس کسی است که رفتار، شخصیت، روابط بین فردی، نحوه یادگیری و انگیزه را در انسانها به شکل حرفهای بررسی میکند و چگونگی ارتباط افراد با یکدیگر و محیط را شناسایی میکند. روانشناسی علم مطالعه رفتار و فرآیندهای ذهن انسان و سایر موجودات براساس روشهای علمی است. مشکلات پزشکی ممکن است به نشانه هایی که زن آنها را تجربه می کند، کمک کنند. در چنین مواردی، مداخلات پزشکی و روانشناختی درخواست می شوند تا به افراد کمک کنند بر افسردگی خود غلبه کنند. توانایی هر یک از اعضای خانواده در پذیرش ارائه احساسی سایر اعضای خانواده ، امکان درک و ارتباط عمیق تر را فراهم می کند. مراجعه به روانشناس در یک گروه گروهی معمولاً مقرون به صرفه تر است و دانستن اینکه باعث افزایش انسجام خانواده نیز می شود، آن را به یک رویکرد پشتوانه تجربی برای معالجه برای بسیاری از مشکلات بهداشت روان تبدیل می کند.
باولبی مدعی بود که میل به آسایش و امنیت یکی از نیازهای ذاتی انسان است. ما به گونهای تکامل یافتهایم که به مراقبانی «مسنتر و آگاهتر» از خود نیازمند و دلبسته باشیم تا در طول دورانی که نمیتوانیم از خود محافظت کنیم، یعنی دوران کودکی، آنها از ما در مقابل خطرات حفاظت کنند. باولبی در نظریهی دلبستگی خود امیدوار بود که بتواند چگونگی ارتباط والدین و فرزندان را مورد مطالعه قرار دهد. به اعتقاد او چنین پژوهشی میتوانست نقطه آغازی برای درک بهتر آنچه که در اتاق مشاوره روانشناختی میان بیمار و درمانگر میگذرد، باشد. کلینیکهای روانشناسی خصوصی نیز از دیگر محیطهای کاری این متخصصان است که در مقایسه با موارد فوق، خدمات گرانتری را ارائه میدهند. یکی از تفاوتهای اصلی بین این دو رویکرد این است که روانشناس به رفتارهای شما نگاه میکند در حالی که روانپزشک بیشتر به فاکتورهای بیولوژیک پشت بیماریهای روانی شما مینگرد.
چه کارهایی یک دکتر روانشناس انجاممیدهد که دکتر روانپزشک یا فوقلیسانس یا مشاور روانشناس انجامنمیدهد. باید بدانیم که روانشناس ابزار بسیاری مفیدی در جعبه ابزار زندگی شماست. روانشناس میتواند در همه زمینهها از جمله پاکسازی ذهن، کنترل استرس، اضطراب، فوبیاها و سایر مشکلات زندگی به شما کمک کند و حداکثر شادی را در زندگی برای شما به ارمغان بیاورد. او به رهایی از علائم افسردگی و مشکلات روانی دیگر نیز کمک میکند.
روانشناس ، یک عقلِ منفصل است؛ از بیرون میایستند و می تواند شما را بهتر ببیند و داوری کند و با دانشش راهنماییتان کند. لزومی ندارد خودش هم بهترین زندگی را داشته باشد؛ هرچند که اگر داشته باشد، امتیاز بزرگی برای او محسوب میشود. روانشناسیبهخاطر استفاده از پژوهشهای تجربی و تحلیلهای آماری،بیشترین دقت را در میان علوم انسانی دارد. اما این را میدانم که زندگیِ فردیِ روانشناس با دانش او هیچ ربطی ندارد. وقتی به مردم میگوییم برو پیش روانشناس ، از زبانشان زیاد میشنویم که بابا اینها خودشان روانیاند؛ مشکل دارند. همانطور که مردم انتظار دارند که یک روانشناس با حداقل قیمت ها آنها را درمان کند روانشناسان هم می خواهند که بیشتر درک شوند.
توضیحاتی در مورد گزینههای مدرک درمانگری یا روانشناسی
اسکات تلاش می کند تحت شرایط دشوار، تحول بزرگی در زندگی خود ایجاد کند. او از شبکه دوستانش جدا شده است، شبکه ای که ساختار اجتماعی او را تشکیل داد و به او اجازه داد تا احساس کند که بخشی از گروه است. حملات گریه، بیخوابی، کمبود اشتها و احساسات ناامیدی برخی از نشانه هایی است که یک زن در اوایل دهه 40 زندگی خود تجربه می کند. او فعالیتهای اجتماعی هفتگی خود را متوقف کرده و برای رفتن سر کار زمان سختی را سپری می کند. او احساس می کند در ابر سیاهی زندگی می کند و پایان آنچه که احساس می کند را نمی تواند ببیند.
نه اما بعد از بررسی و ارزیابی موقعیت شما اگر نیازی به دارو باشد شما به روانپزشک معتبری ارجاع داده میشوید. اگر بین روانپزشک و مجله خبری پزشکی همکاری اتفاق بیافتد نتایج خیلی عالی میشوند. بگذارند درمانجو هر چقدر که می خواهد سخن بگوید روانشناس باید به یاد بیاورد که باید شنونده ی خوبی باشد براي درک مشکل مراجع و تشخیص اختلال نباید شتاب کند تعجیل کردن و کم حوصلگی را کنار بگذارد. همان گونه که ميدانيد بعضی از اختلالات روان شناختی نشانه های نزديک به هم دارند پس شکیبایی رمز پیروزی است. جناب بنظرروانشناسی شما خودتون باید درمان و مشاوره بشید چون امروزه چیزی بنام حرمت وجود نداره و این شما هستید که متوقع اید نه فرزندتون. همچنین خود روانشناسان باید همیشه روی بهبود خودشان کار کنند و توسط اساتید این حوزه تحت مشاوره باشند تا بتوانند بهتر مردم را معالجه کنند.پس خودشان هم باید هزینه بپردازند.از طرفی هزینه های راه اندازی مطب، هزینه های اجاره و … بسیار سنگین است.
روانشناس بالینی و مشاور
در این حالت، بهتر است به یک دکتر روانشناس بالینی یا روانپزشک مراجعه کنید تا وجود اختلال در شما تشخیص داده شده، برنامه درمانی مشخصی برای شما تدوین شود و با استفاده از رواندرمانی و دارودرمانی مشکل شما حل شود. شاید خیلی از افراد تصور کنند که کسانی باید یه این نوع متخصص مراجعه کنند که مشکلات روانی دارند و به نوعی از مشکلات روانی خود رنج می برند. در این باره باید بگوییم که این تصور کاملا غلط است، چرا که همه ی افراد می توانند به این متخصصان برای مشکلاتی که در زندگی خود دارند، مراجعه کنند.